فروشگاه اینترنتی پخش زنده گالری تصاویر آرشیو پرسش و پاسخ بانك صوت کتابخانه ارتباط با ما صفحه اصلي
  پنجشنبه  9 فروردين 1403 - الخمیس  16 رمضان  1445 - Thers  28 Mar 2024
منوی سایت    
صفحه اصلی   آرشيو  > اخلاق و اجتماع > تاثیر روح ولایت در جمادات

تاثیر روح ولایت در جمادات


                                                 بسم الله الرحمن الرحیم

تاثیر روح ولایت در جمادات

حضرت صادق عليه السّلام مي فرمودند: سوگند به خدا در سوگ جدّم حسين آسمان گريست، مرغ ها گريستند، حيوانات گريستند، وحوش بيابان گريستند، فرشتگان گريستند.

علامه آیةالله حاج سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی (قدس سره) در کتاب نفیس امام شناسى در خصوص اينکه روح ولايت در جمادات نیز اثر مي كند، چنین می نویسند: مرحوم مجلسى نقل می كند از حضرت صادق عليه السّلام كه می فرمود: سوگند به خدا در سوگ جدّم حسين آسمان گريست، مرغ ها گريستند، حيوانات گريستند، وحوش بيابان گريستند، فرشتگان گريستند. در سوگ جدّم حسين تا چهل روز آسمان خون گريست، زمين گريست، خورشيد گريست. و گريه آسمان اين بود كه خورشيد در سرخى طلوع می كرد و در سرخى غروب می نمود.

ابن شهرآشوب گويد: چون بنى اسد در روز دوازدهم محرّم آمدند كه آن اجساد مطهرّه را دفن كنند، مرغان سفيدى را گرداگرد آن بدن هاى نازنين مشاهده نمودند.

مجلسى رضوان الله عليه از بعضى از مؤلفات اصحاب روايت مى ‏كند كه: رُوى عن طريق أهل البيت: أنّه لمَّا استشهدَ الحسينُ عليه السلام بَقِىَ فى كربلا صَريعاً، و دمُهُ عَلى الأرضِ مَسفُوحاً، و إذاً بَطايرٍ أبيضُ قد أتَى وَ تَمسَّحَ بدَمِهِ؛ و جاءَ و الدَّمُ يَقطُرُ منهُ. فَرأى طُيوراً تَحتَ الظِلالِ، عَلَى الغُصونِ و الأشجَار؛ و كلٌّ مِنهُم يَذكُرُ الحَبَّ و العَلَفَ و الماء.

فقال لهم ذلك الطَّيرُ المُتِلَطَّخُ بالدَّمِ: يا وَيلَكُم! أ تشتغِلُونَ بالمَلاهِى، و ذِكرِ الدُّنيا و المَناهِى، و الحُسينُ فى أرضِ كَربَلا فِى هذا الحَرِ مُلقَى عَلَى الرَمضَاء ظَامئٌ مَذبوحُ و دمهُ مَسفُوحٌ‏ فَعادَتِ الطيورُ، كلٌّ منهُم قاصداً كربَلا؛ فرأوا سَيدَنا الحُسينَ مُلقىً فى الأرضِ جُثَّةً بلا رأسِ، و لا غُسلٍ، و لا كفنٍ، قد سَفَّت عَليهِ السَّوافِى، و بدنُهُ مَرضوصٌ، قد هَشَمَتهُ الخيلُ بحَوافِرها؛ زُوارُهُ وحوشُ القِفار، و نَدبتهُ جنُّ السهولِ و الأوعار قد أضاءَ التُرابُ من أنوارِهِ، و أزهَر الجَوُّ من أزهَارِهِ. فلمَّا رأتهُ الطيور، تَصايَحنَ، و أعلَنَّ بالبكاءِ و الثبورِ و تواقعنَ علَى دَمهِ، يتمَرغنَ فيهِ، و طارَ كُلُّ واحدٍ منهُم إلى ناحِيةٍ يُعلمُ أهلهَا عَن قَتلِ أبِى‏عَبدالله.

«از طريق أهل بيت روايت شده است كه چون حضرت حسين بن على عليه السلام به شرف شهادت نائل شدند، بدن آن حضرت همين طور روى زمين كربلا افتاده بود و خون آن حضرت بر روى زمين ريخته و مشهود بود؛ تا آنكه يك مرغ پرنده سفيد رنگى آمد و بدن خود را به خون آن حضرت ماليد و در حالي كه خون قطره قطره از بال هاى او مى ‏چكيد به پرواز درآمد تا رسيد به جائى كه ديد پرندگانى در زير سايه ها، بر روى درخت ‏ها و شاخه ‏ها نغمه سرائى مى ‏كنند و با يكديگر سخن از دانه و علف و آب دارند.

اين مرغ به خون آلوده به آنها گفت: واى بر شما! آيا شما در اين مكان خوش آب و هوا سرگرم خود هستيد و از دنيا و لذائذ آن ياد مى ‏كنيد، و حسين در زمين كربلا در اين هواى گرم به روى ريگ ها و زمين تفته افتاده، او را تشنه كام سر بريدند، و خون او را به روى زمين ريختند؟

آن پرندگان همگى محل ‏هاى خوش آب و هواى خود را ترك گفته و به سوى كربلا به پرواز درآمدند؛ و ديدند كه آقاى ما حسين عليه السلام بروى زمين افتاده جسمى است بدون سر، نه كسى او را غسل داده، و نه كفن نموده، بادهاى بيابان بر آن بدن‏ وزيده و گرد و غبار صحرا را بر آن پيكر نشانده، بدن در زير سمّ ستوران درهم شكسته و خورد شده و استخوان ها كوبيده شده است.

زوّارش حيوانات وحشى بيابان ها هستند كه در اطراف او گرد آمده‏ اند، و زارى كنندگان بر او طايفه جنّ كه در بيابان هاى هموار و در گردنه‏ ها و درّه‏ها زندگى مى‏ كنند اما خاك تيره از نور آن حضرت روشن و منور شده، و جو و فضا از اشراقات او تابان و درخشان گرديده است.

چون آن پرندگان اين منظره عجيب را ديدند، صداهاى خود را به صيحه و فغان بلند كردند، و آشكارا گريه و زارى سر دادند و خود را به خون هاى آن حضرت ماليده و در آن خون غلطه مى ‏خوردند، و سپس همه به پرواز درآمدند، و هر يك از آنان آهنگ ناحيه‏ اى را نموده كه اهل آن را از شهادت حضرت ابى عبدالله عليه السلام با خبر كنند.

مضامين زيارت سيد الشهداء عليه السلام در اول رجب‏

و در زيارتنامه آن حضرت در زيارت اول رجب مى‏ خوانيم: يا أبا عَبدالله، اشهدُ لقَد اقشعرت لِدمائِكُم أظلُّةُ العرشِ مع أظلَّةِ الخلائقِ و بَكتكُمُ السماء و الأرضُ و سكانُ الجنانِ و البرُّ و البحرُ صلّى الله عليكَ عددَ ما فى عِلم الله، لبيكَ داعِىَ اللهِ، إن كان لم يجبكَ بَدنى عند استغاثتِكَ، و لسانِى عند استِنصَارِكَ، فقَد اجابَكَ قلبى و سَمعى و بَصرى، سُبحانَ ربَّنا، أن كانَ وَعدُ ربّنا لَمفعُولًا.

«اى اباعبدالله! من به شهادت سوگند ياد مى ‏كنم كه به حقيقت و واقعيت، براى خون هاى پاك شما، طبقات ساكنين عرش خدا با طبقات آفريده شدگان بلرزه در آمدند و آسمان و زمين بر شما گريست، و ساكنين بهشت‏ ها و خشكى ‏ها و درياها بگريستند.

درود خدا بر تو باد، درودى فراوان به اندازه وسعت و گنجايش تعداد آنچه در علم خدا مى ‏گنجد. بله بله! قبول كردم و پذيرفتم، اى دعوت كننده براه خدا! دعوى تو را لبّيك‏ گفتم، و نداى تو را با جان و دل پذيرفتم! اگر در آن روز بدنى نداشتم تا با آن استغاثه تو را اجابت كنم، و زبانى نداشتم تا استنصار تو را پذيرا شوم؛ ليكن امروز جان من و روح من و دل من و گوش من و چشم من استغاثه ات را پاسخ مى ‏گويد، و ندايت را مى‏پذيرد و اجابت مى‏ كند. پاك و منزه است پروردگار ما، و حقاً كه ميعاد پروردگار ما خواهد رسيد بدين وعده گر جان فشانم رواست‏.»

چاپ ارسال به دوستان
 
نظرسنجی
نام:    
پست الکترونیک:    
تاریخ    
موضوع:    
متن:    

کد یا نوشته ای را که در این عکس می بینید دقیقا وارد کنید

اگر در دیدن این کد مشکل دارید با مدیر سایت تماس بگیرید 
نمایش کد جدید

 
 

کلیه حقوق در انحصار پرتال متقین میباشد. استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است

© 2008 All rights Reserved. www.Motaghin.com


Links | Login | SiteMap | ContactUs | Home
عربی فارسی انگلیسی