فروشگاه اینترنتی پخش زنده گالری تصاویر آرشیو پرسش و پاسخ بانك صوت کتابخانه ارتباط با ما صفحه اصلي
  پنجشنبه  6 ارديبهشت 1403 - الخمیس  15 شوال  1445 - Thers  25 Apr 2024
منوی سایت    
صفحه اصلی   آرشيو  > تازه ترين مطالب > روایتی از موسی بن جعفر درباره گفتار رسول خدا علیهما السلام در آخرین منبر

روایتی از موسی بن جعفر درباره گفتار رسول خدا علیهما السلام در آخرین منبر


بسم الله الرحمن الرحیم

سَيّد الفقهاء العِظام علىّ بن طاووس- تَغَمّده الله فى رضوانه- در «طرائف» خود مرفوعاً از عيسى آورده است كه گفت: من از حضرت ابوالحسن موسى بن جعفر عليهما السلام پرسيدم كه نظر شما چيست؟! مردم بسيار مى‏گويند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله امر كردند كه ابوبكر با مردم نماز گزارد سپس عمر؟! حضرت قدرى مكث نموده سر خود را به زير انداخته و پس از آن گفتند: اين طور نيست كه مردم مى‏گويند وليكن تو اى عيسى در امور بسيار بحث مى‏كنى و تا مطلب بر تو روشن نشود دست برنمى‏دارى! عيسى مى‏گويد: من گفتم: پدر و مادرم فدايت شود من از تو سؤال مى‏كنم حقيقت امر را از آنچه كه براى دين من منفعت دارد، چرا كه نگرانم از آنكه گمراه شوم از روى جهالت، امّا چون تو كسى را بيابم مطلب را براى من روشن مى‏كند!

حضرت فرمود: چون مرض رسول الله سنگين شد، على را خواست و سرش را در دامن او گذاشت و بيهوش شد، و موقع نماز فرارسيد و اعلان نماز داده شد. عائشه بيرون رفت و گفت: اى عُمَر بيرون رو و با مردم نماز بخوان!

عمر گفت: پدرت سزاوارتر است. عائشه گفت: راست مى‏گویى وليكن او مرد نرمى است و من نگرانم از اينكه مردم بر او بجهند. عمر گفت: او نماز بخواند، اگر كسى بر او جَسْت يا حركتى از متحرّكى پديدار شد من كفايت مى‏كنم. عائشه گفت: علاوه بر اين محمّد بيهوش است و من گمان ندارم از اين بيهوشى ديگر به هوش آيد و آن مرد به او مشغول است- و مراد عائشه على بود- اى عمر به نماز مبادرت جو پيش از آنكه به هوش آيد، زيرا من نگرانم اگر به هوش آيد على را به نماز امر كند؛ و از ديشب تا به حال سخنان پنهانى را كه با على مى‏گويد دانسته‏ام و در آخر گفتارش بود كه مى‏گفت: الصّلَوة الصّلَوة.

حضرت إمام كاظم عليه السلام فرمودند: ابوبكر رفت تا با مردم نماز بخواند مردم اين را مكروه شمردند و سپس گمان كردند به امر رسول خدا بوده است، و هنوز تكبير نگفته بود كه رسول خدا صلى الله عليه و آله به هوش آمد و فرمود: عبّاس را بطلبيد. عبّاس و على مجموعاً پيامبر را به مسجد بردند تا با مردم نماز گزارد، و پيامبر نشسته بود، سپس او را بر روى منبرش گذاردند آن جلوسى كه ديگر بر آن منبر ننشست.

جميع اهل مدينه از مهاجر و انصار به دورش جمع شدند حتّى دختران از خانه‏ها بيرون شدند، و مردم ناله‏كنان و گريه‏كنان و فرياد زنان و انّا للّه و انّا اليه راجعون گويان بودند. پيامبر هم قدرى سخن مى‏گفت و قدرى ساكت مى‏شد؛ و از جمله سخنانى كه فرمود اين بود:

يَا مَعْشَرَ المُهَاجِرينَ و الأنْصَارِ وَ مَنْ حَضَرَنِى فِى يَوْمِى هَذَا وَ سَاعَتِهِ هَذِهِ! فَلْيُبَلّغْ شَاهِدُكُمْ غَائِبَكُمْ! ألَا قَدْ خَلّفْتُ فِيكُمُ كِتَابَ اللهِ، فيهِ النّورُ وَ الهُدَى وَ البَيَانُ، مَا فَرّطَ اللهُ فِيهِ مِن شَىْ‏ءٍ، حُجّةُ اللهِ لِى عَلَيْكُم، وَ خَلّفْتُ فِيكُمُ العَلَمَ الأكْبَرَ، عَلَمَ الدّينِ وَ نُورَ الهُدَى وَصِيّى عَلىّ بْنَ أَبِى‌طَالِبٍ. ألَا هُوَ حَبْلُ اللهِ فَاعْتَصِمُوا وَ لَا تَفَرّقُوا عَنْهُ، «وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللهِ عَلَيْكُمْ إذْ كُنْتُمْ أعْدَاءً فَألّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إخْوَاناً.» [1]

«اى جماعت مهاجر و انصار، و اى كسانى كه در اين روز و در اين ساعت حضور بهم رسانيده‏ايد، بر شما فرض است كه حاضرين به غائبين برسانند. هان بدانيد كه من در ميان شما كتاب خدا را جانشين خود قرار دادم كه در آن نور و هدايت و بيان است و خداوند در آن از هيچ چيز كوتاهى ننموده است، آن حُجّت من است بر شما! و من در ميان شما بزرگترين نشانه، نشانه دين و نور هدايت: وصىّ خودم علىّ بن ابى‌طالب را جانشين خود قرار دادم. هان بدانيد كه او ريسمان خداست، پس واجب است كه بدان اعتصام نمایيد و از گِرد او دور نشويد، و ياد بياوريد نعمت خدا را كه بر شما ارزانى داشت در وقتى كه دشمن بوديد و خداوند در ميان دلهايتان الفت افكند، تا به نعمت خداوندى همه با هم برادر شديد!»

يَا أيّهَا النّاسُ! هَذَا عَلِىّ بنُ أَبِى‌طَالِبٍ كَنْزُ اللهِ اليَوْمَ وَ مَا بَعدَ اليَوْمِ. مَنْ أحَبّهُ وَ تَوَلّاهُ اليَوْمَ وَ مَا بَعْدَ اليَوْمِ فَقَدْ أوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللهَ وَ أدّى مَا أوْجَبَ عَلَيْهِ، وَ مَنْ عَادَاهُ اليَوْمَ وَ مَا بَعْدَ اليَوْمِ جَاءَ يَوْمَ القِيَامَةِ أعْمَى وَ أصَمّ، لَا حُجّةَ لَهُ عِنْدَ اللهِ.

«اى مردم! اين است علىّ بن أبى‌طالب كه گنج خداست امروز و پس از امروز، كسى كه او را دوست داشته باشد و ولايت او را در امروز و پس از امروز داشته باشد، به آنچه با خداوند پيمان بسته است وفا نموده است و آنچه را كه خدا بر او واجب كرده ادا كرده است؛ و كسى كه با او امروز و پس از امروز دشمنى ورزد در روز قيامت كور و كَر محشور خواهد شد، و حجتّى در نزد خدا نخواهد داشت.»

أيّهَا النّاسُ! لَا تَأتُوا غَداً بِالدّنْيَا تَزُفّونَهَا زَفّاً، و يَأتِى أهْلُ‏بَيْتِى مَقْهُورِين مَظْلُومِينَ تَسِيلُ دِمَاؤُهُمْ أمَامَكُمْ وَ سُعَاةِ الضّلَالَةِ وَ الشّورَى لِلجَهَالَةِ. ألَا وَ إنّ هَذَا الأمْرَ لَهُ أصْحَابٌ وَ آيَاتٌ، وَ سَمّاهُمُ اللهُ فِى كِتَابِهِ وَ عَرّفْتُكُمْ وَ أبْلَغْتُكُمْ مَا ارْسِلْتُ بِهِ وَ لَكِنّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ!

لَا تَرْجِعُنّ بَعْدِى كُفّاراً مُرْتَدّينَ مُتَوَالِينَ الكِتَابَ عَلَى غَيْرِ مَعْرِفَةٍ، وَ تَدْعُونَ السّنّةَ بِالهَوَى، لِأنّ كُلّ سُنّةٍ وَ حَدَثٍ وَ كَلَامٍ خَالَفَ القُرْآنَ رَدٌّ وَ بَاطِلٌ.

«اى مردم! فردا نزد من نيایيد در حالى كه دنيايتان را درخشان نموده، و اهل من بيايند در حالى كه مقهور و مظلوم باشند و خونهايشان در جلوى شما و كارگردانان‏ ضلالت و شوراى جهالت، سارى و جارى باشد! هان بدانيد كه براى امر ولايت، ياران و نشانه‏هایى است كه خداوند در كتابش نام برده و من ايشان را به شما شناسانده‏ام، و وظيفه رسالت خود را به شما ابلاغ نموده‏ام وليكن شما گروهى هستيد كه جاهل مى‏باشيد! شما بعد از من به كفر ديرينه برنگرديد و ارتداد پيدا نكنيد كه به كتاب خدا از روى غير معرفت دست يازيد، و سُنّت را با هواى نفس بيآميزيد. چونكه هر سنّت و حَدَث و گفتارى كه مخالف قرآن باشد مردود و باطل است.»

القُرآنُ إمامُ هُدًى، لَهُ قَائِدٌ يَهْدًى إلَيهِ وَ يَدْعُو إلَيْهِ بِالحِكْمَةِ وَ المَوْعِظَةِ الحَسَنَةِ، وَلِىّ الأمْرِ بَعدَ وَلِيّهِ، وَ وَارِثُ عِلْمِى وَ حُكْمِى وَ سِرّى وَ عَلانِيَتِى وَ مَا وَرّثَهُ النّبِيّونَ مِنْ قَبْلِى، وَ أنَا وَارِثٌ وَ مُورِثٌ؛ وَ لَا تَكْذِبْكُمْ أنْفُسُكُمْ!

«قرآن پيشواى هدايت است، از براى اوست پيشرو و رهبرى كه به سوى او هدايت مى‏كند، و با حكمت و موعظه حسنه مردم را به سوى او مى‏خواند. اوست ولىّ امر بعد از ولىّ امر، و وارث علم من و حكم من و پنهان من و آشكار من و آنچه پيغمبران قبل از من به ارث گذارده‏اند، و من وارث علوم و حِكَم پيامبرانم، و ارث گذارنده براى اوليا و ائمّه پس از خودم؛ پس نبايد نفس‏هاى شما، شما را گول زند تا تكذيب خودتان بنمایيد! (يعنى خودتان به خودتان دروغ نگویيد!)»

أيّهَا النّاسُ! اللهَ اللهَ فِى أهْلِ بَيْتِى! فَإنّهُمْ أركَانُ الدّينِ، وَ مَصَابِيحُ الظّلَمِ، وَ معْدِنُ العِلمِ. عَلِىّ أخِى، وَ وَارِثِى، وَ وَزِيرِى، وَ أمِينِى، وَ القَائِمُ بَعْدِى، وَ الوَافِى بِعَهدِى عَلَى سُنّتِى، وَ يَقْتُلُ عَلَى سُنّتِى، وَ أوّلُ النّاسِ إيمَانَاً، وَ آخِرُهُمْ عَهْداً بِى عِنْدَ المَوْتِ، وَ أوْسَطُهُمْ لِى لِقَاءً يَوْمَ القِيَامَةِ، وَ لْيُبَلّغْ شَاهِدُكُمْ غَائِبَكُمْ! ألَا وَ مَنْ أمّ قَوْماً عُمْياً وَ فِى الامّةِ مَنْ هُوَ أعْلَمُ مِنْهُ فَقَدْ كَفَرَ.

«اى مردم! خدا را در نظر بگيريد، خدا را در نظر بگيريد درباره اهل بيت من! زيرا كه آنان ستونهاى دين هستند و چراغهاى تاريكی‌ها و معدن علم. على برادر من است، و وارث من، و وزير من، و امين من، و قائم بعد از من، و وفا كننده به عهد من‏ بر سنّت من، و بر سنّت من قتال مى‏كند، اوّلين كسى است كه ايمان آورده است، و آخرين كسى است كه در وقت مردن من با من تجديد عهد دارد، و ميانه‏ترين آنهاست در روز قيامت براى لقاء و ديدار من، و فرض است بر حاضرين از شما كه اين حقايق را به غائبين برسانند.

هان بدانيد كه كسى كه فرمانروایى قومى را از روى جهالت آنان پيشه گيرد، در صورتى كه در آن امّت از او داناتر وجود داشته باشد تحقيقاً كافر شده است

أيّهَا النّاسُ! مَنْ كانَتْ لَهُ قِبَلِى تَبِعَاتٌ، فَهَا أنَا ذَا، وَ مَنْ كَانَتْ لَهُ عِنْدِى عِدَاةٌ فَلْيَأتِ فِيهَا عَلِىّ بْنَ أَبِى‌طَالِبٍ، فَإنّهُ ضَامِنٌ لِذَلِكَ كُلّهِ حَتّى لَا يَبْقَى لِأحَدٍ عَلَىّ تَبِعَة. [2]

«اى مردم! در نزد هر كس از ناحيه من، ديه و قصاصى و ضمانى است، اينك منم بيايد براى مطالبه! و به هر كس من وعده‏اى داده‏ام به نزد على بن أبى‌طالب رود چون او ضمانت همه آنها را نموده است. اين بدين جهت است كه براى هيچ كس در نزد من تعهّد و ضمان و ديه و طلبى نباشد». [3]

__________________________________________________

[1]ـ سوره آل‌عمران (3) صدر آیه 103.

[2]ـ غاية المرام، ص 228 و 229، حديث 41، از خاصّه، از ابن طاووس در طرائف، طريفه سى و سوم‏.

[3]ـ امام شناسى، ج‏13، ص 380.

چاپ ارسال به دوستان
 
نظرسنجی
نام:    
پست الکترونیک:    
تاریخ    
موضوع:    
متن:    

کد یا نوشته ای را که در این عکس می بینید دقیقا وارد کنید

اگر در دیدن این کد مشکل دارید با مدیر سایت تماس بگیرید 
نمایش کد جدید

 
 

کلیه حقوق در انحصار پرتال متقین میباشد. استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است

© 2008 All rights Reserved. www.Motaghin.com


Links | Login | SiteMap | ContactUs | Home
عربی فارسی انگلیسی